شیوه های تدریس زبان انگلیسی
* روش شنیداری-گفتاری*
این روش مانند روش مستقیم یک روشی است که مبنای آن گفتاری است. و بر استفاده دانش آموزان از قواعد گرامری تاکید دارد. همچنین بر روانشناسی و زبانشناسی نیز تاکید خاصی شده است. Charles fries از دانشگاه میشیگان؛ از اصول زبانشناسی ساختار گرایی برای پیشبرد این روش استفاده کرد. بعدها روانشناسی رفتاری اسکینر نیز به کمک این روش آمد. اینطور برداشت میشد که راه یاد گرفتن الگوی جملات زبان دوم از طریق شرطی کردن یادگیرنده است. بدین ترتیب که با پاداش دادن باعث شوند تا یادگیرنده به محرک پاسخ صحیح دهد. یادگیرنده باید بر عادات یاد گرفتن زبان مادری خود غلبه کند و عادات جدید و لازم برای بدست آوردن زبان دوم را در خود تقویت کند.
گزارش کلاسی
وقتی
وارد کلاس میشیم اولین چیزی که توجه مارو جلب میکنه اینه که دانش آموزان در حال
گوش دادن به متنی که مکالمه بین دو نفر است که معلم در حال خواندن آن است. دانش
آموزان می دونند که این مکالمه رو باید حفظ کنند. تمام دستورالعمل ها و راهنمایی
های معلم به انگلیسی هستند. معلم گاهی اوقات حرکاتی را استفاده می کند تا مفهوم
خودشو برسونه اما از زبان مادری دانش آموزان استفاده نمی کنه. بعد از اینکه متن رو
اجرا کرد میگه: دوباره میخوام متن رو تکرار کنم با دقت گوش کنید اما حرف نزنید. یک
مکالمه رو میخونه که دو نفر در حال حرف زدن با هم هستند بعد میگه یک بار دیگه گوش
کنید؛ این بار سعی کنید هر چیزی رو که میگم متوجه بشید. این بار معلم از بچه ها
میخواد که هر خط دیالوگ رو بعد از اون تکرار کنند. وقتی که کلاس به جمله ی i'm going to
the post office میرسند در تکرار این جمله تپق
میزنند؛ معلم همین جا توقف میکنه و تمرین expansion drill رو
انجام میده؛ هدف از انجام این کار اینه که جملات مشکل و دردسر ساز را بشکنند و
کوتاهترش کنند. معلم از آخرین کلمه جمله شروع میکنه به خوندن و از بچه ها میخواد
تکرار کنند و همین جوری به ترتیب لغات رو تکرار می کنند تا به اولین لغت برسند. با
این کار معلم قادر خواهد بود که به دانش آموزان در تولید خط های دردسر ساز کمک
کند. و دانش آموزان قادر خواهند بود از کلمات و جملات که در اول و آخر وجود دارند
نت برداری کنند. بعد از اینکه دانش آموزان چندین بار متن رو تکرار کردند معلم خودش
نقش یک طرف مکالمه رو به عهده میگیره و تمام کلاس نقش مقابل اونو. بعد معلم و بچه
ها نقش ها رو عوض می کنند. سپس معلم کلاس را به دو گروه تقسیم میکند و به هر گروه
نقش یک طرف مکالمه رو میدهد. گاه و بیگاه معلم بچه ها رو متوقف میکنه وقتی که
احساس میکنه اونا خیلی از مطلب دور شدن و کمکشون میکنه تا به مکالمه و اصل مطلب
برگردن. برای تمرین بیشتر معلم؛ دخترا و پسرا رو جدا میکنه و نقش bill رو
به پسرا میده و نقش
sally رو به دخترا میده. سپس معلم یک chain drill رو
با چهار خط دیالوگ شروع میکنه؛ این کار باعث میشه که دانش آموزان هر خط رو شخصا
تکرار کنند. معلم گوش میکته و میگه که کدوم شاگرد به تمرین بیشتری نیاز دارد؛
همچنین این تمرین به بچه ها اجازه میده که در ارتباطاتشون از اصطلاحات استفاده
کنند. بعد معلم با یکی از بچه ها شروع میکنه مکالمه کردن و احوالپرسی؛ بعد به همین
ترتیب با بقیه دانش آموزان مکالمه میکنه. در آخر معلم دو تا از دانش آموزان را
انتخاب میکنه که تمام متن را برای بقیه کلاس اجرا کنند وقتیکه اونا تموم کردن:؛ دو
تای دیگه همین کارو انجام میدن. همه بچه ها شانس اینو ندارن که توی همین جلسه این
دیالوگ ها رو بخونن اما در طول همین هفته نوبت آنها خواهد شد. معلم به قسمت دوم
درس میره و تمرینات دیگه ای انجام میشه مثل: single slot substitution که
در اون بچه ها یک جمله ی دیالوگ رو تکرار می کنند و یک لغت یا عبارت رو با لغت و
عبارتی که معلم به اونا میده جایگزین می کنند. اون لغت یا عبارت؛ سر نخ نامیده
میشه. معلم با توضیح یک خط از دیالوگ شروع می کنه "I'm going to the post office". در
ادامه اون یک عکس به بچه ها نشون میده و میگه این بانک هست. اون مکث میکنه و میگه: I'm going to
the bank . از مثال معلم اونا متوجه میشن که
کلمه ی بانک یک سرنخ هست و اونا باید این کلمه رو در جمله سر جای شخص قرار دهند.
حالا معلم اولین عبارت سرنخ رو به اونا میده؛ داروخانه. بچه ها با هم میگن: I'm going to
drugstore . هر سر نخی که معلم میده با عکس هم
اونو نشون میده. همچنین این کارو با بقیه عبارات دیالوگ هم انجام میدن مثلا: how are you? کلمات he و she و they کلمات
سرنخ هستند که عوض میشن این یکم برای بچه ها سخت تره؛ معلم طرف بچه ها میره و
کنارشون می ایسته و اونا متوجه میشن he و she بکار
ببرن. آخر معلم تمرینات رو سخت تر میکنه به اونا multiple slot substitution drill میده
دانش آموزان باید تشخیص بدن اون کلمه ی کلیدی که گفته میشه به کدوم قسمت عبارت
مربوط میشه و جایگزین کنند. ابتدا معلم یک عبارت رو از متن میگه که بچه ها تکرار
کنند:
I'm going to the post office
سپس کلمه کلیدی
she رو به اونا میده. بچه ها میگن she is going to
the post office ؛ کلمه کلیدی بعدی که معلم میده to the park هست؛
بچه ها میگن
she is going to the park در ادامه substitution
drill با transformation drill دنبال
میشه؛ به این ترتیب که از دانش آموزان خواسته میشه جملات را به یک فرم دیگه مثلا:
منفی؛ سوالی و .... تبدیل کنند. معلم مثال میزنه من میگم: she is going
to the post office شما
سوالی میکنید و میگید:
is she going to the post office? بعد از چند تمرین معلم متوجه
میشه که اونا این مرحله رو فهمیدن بعد تصمیم میگیره برن سراغ تمرین بعدی که question and
answer drill هستند. معلم یک عکس رو بالا میگیره و به اونا نشون میده. عکس یک زمین
فوتبال و از کلاس میپرسه:
are you going to the football field? و
اونا میگن
yes i'm going to the football field . دانش
آموزان با نگاه به عکس ها متوجه میشن که با yes یا no جواب
بدن. برای لحظات پایانی کلاس معلم به دیالوگ اول کلاس بر می گرده؛ اول خودش تکرار
میکنه بعد نقش
bill رو میده به نصف کلاس و نقش sally رو
هم به نصف بقیه.
در ادامه ی هفته معلم اینا رو انجام میده:
1.دیالوگ را دوره میکنند. ۲.دیالوگ رو گسترش میدن با اضافه کردن
چند خط دیگه به متن. ۳.با اضافه کردن کلمات کلیدی به متن باعث یاد گرفتن لغات
جدیدی میشن. ۴.بر روی تفاوت های اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارش کار میشه.
بدون اینکه گرامر اینا کار بشه. آنها گرامر رو یاد می گیرن فقط با تکرار متنها و
بدون قواعد گرامری مشخص. ۵.زبانشناسی مقابله ای هم بررسی میشه یعنی شباهت هایی که
بین زبان مادری و زبان هدف وجود داره. بچه ها در تلفظ little به
اشکال بر میخورن. معلم روی اینا کار میکنه و مثال میزنه که sheep و ship تلفظ
شون فرق میکنه. ۶.در آخر هفته معلم متن رو پای تخته مینویسه و بچه ها هم باید تو
دفتراشون بنویسن؛ توی یک تمرین ۱۵ لغت رو جا میندازه و بچه ها باید خودشون اون
جاها رو پر کنند؛ تو تمرین دیگه چند لغت به بچه ها داده میشه و اونا باید جمله
سازی کنند. ۷.جمعه؛ معلم به کلاس یک بازی میده که توی اون بچه ها مثلا باید برن
سوپر مارکت و بر اساس حروف الفبا یک چیزی رو انتخاب کنند و همین طوری ادامه پیدا
میکند مثلا:
I'm going to the supermarket, i need few apples.
i'm going to the supermarket, he needs a few
apples.
i'm going to the supermarket, i need little bread.
* اصول
روش شنیداری – گفتاری *
هدف معلمی که از این روش استفاده می کند؛ چیست؟
تا دانش آموزان یاد بگیرند چگونه در زبان مقصد با هم ارتباط برقرار
کنند. برای دستیابی به این هدف آنها معتقدند؛ دانش آموزان باید زبان مقصد را طوری
یاد بگیرند که بتوانند آن را بطور خودکار و بدون فکر کردن؛ استفاده کنند.
نقش معلم و دانش آموزان چیست؟
معلم
مانند رهبر ارکستر؛ رفتار دانش آموزان را کنترل و راهنمایی می کند.
دانش آموزان مقلد هستند و از معلم پیروی و تقلید می کنند.
- ویژگی های فرایند یادگیری و
تدریس چیست؟
لغات جدید و الگوهای ساختاری بوسیله دیالوگ ها یاد داده میشود. دیالوگ ها از طریق تقلید و تکرار یاد گرفته میشوند. تمرینات بر اساس الگوهای موجود در دیالوگ ها انجام میشود. پاسخ های درست دانش آموزان پاداش خواهد داشت. گرامر از طریق مثالها آموزش داده میشود و هیچگونه قواعد گرامری بطور مستقیم بیان نمیشود. اطلاعات فرهنگی یا توسط متن و یا بوسیله معلم انتقال داده میشود.
تعامل معلم با دانش آموزان و دانش آموزان با یکدیگر چگونه است؟
تعامل
بین دانش آموزان به این گونه است که هر کدام به نوبت یکی از نقش های موجود در
دیالوگ ها را بازی می کنند اما این تعامل توسط معلم هدایت میشود.
اکثر تعاملات بین دانش آموز و معلم صورت می گیرد که این تعامل
بوسیله معلم آغاز میشود.
- با احساسات دانش آموزان چگونه
برخورد میشود؟
به احساسات آنها هیچ گونه توجهی نمیشود.
دیدگاه زبانی و فرهنگی آن چگونه است؟
دیدگاه زبانی در این روش تحت تاثیر زبانشناسان توصیفی قرار گرفته است. هر زبان سیستم خاص خود را دارد. هر سیستم متشکل از چندین درجه مختلف است: واج شناختی؛ واژه سازی؛ نحوی. و هر قسمت الگوهای مشخصی دارد.
در
این روش مکالمات روزانه مورد تاکید است. و این مکالمات از ساده به سخت درجه بندی
شده است. فرهنگ شامل رفتار روزانه و سبک زندگی مردم آن زبان است.
به کدام قسمت از زبان و مهارت های زبانی تاکید شده است؟
تلفظ خیلی مهم است. هر چهار مهارت: خواندن؛ نوشتن؛ گوش دادن و صحبت کردن تاکید شده است. مهارتهای گفتاری بیشترین توجه را به خود جلب کرده است.
نقش زبان مادری دانش آموزان چیست؟
چون زبان مادری دانش آموزان در یادگیری زبان دوم اختلال ایجاد می کند بنابراین فقط زبان دوم در کلاس استفاده میشود. با یک بررسی مقایسه ای معلم میتواند قسمت هایی که در یادگیری دانش آموزان اختلال ایجاد میکند را پیدا کند.
ارزشیابی چگونه صورت می گیرد؟
هیچگونه ارزشیابی رسمی در کلاس صورت نمی گیرد. از دانش آموزان خواسته میشود تا در minimal pair ؛ تفاوت بین لغات را تشخیص دهند. و یا در یک جمله نوع درست فعل را بکار ببرند.
معلم چگونه خطاهای دانش آموزان را تصحیح می کند؟
معلم
سعی می کند تا دانش آموزان اشتباهی نکنند و هر جا که احساس میکند آنها مشکل دارند
خود او دست بکار میشود تا از بوجود آمدن خطاها جلوگیری کند.
* تکنیک
های مورد استفاده در این روش *
حفظ کردن دیالوگ ها: برای شروع هر درس دیالوگ یا مکالمات کوتاه داده میشود. دانش آموزان دیالوگ ها را با تقلید از معلم یاد می گیرند و حفظ می کنند. معمولا دانش آموزان نقش یکی از گوینده های دیالوگ و معلم نقش دیگر را بر عهده می گیرد و ایفا می کند. وقتی که دانش آموزان دیالوگ نقش یکی از گویندگان را یاد گرفت نقش ها را عوض می کنند. و همین روش را می توان با دو دسته کردن کلاس بکار گرفت. نکات و قواعد گرامری در حین خواندن دیالوگ ها آموزش داده میشود.
Backward build-up (expansion) drill
این تمرین زمانی صورت می گیرد که دانش آموز نمی تواند جملات طولانی را در حافظه اش نگهدارد.
معلم
جمله را به چند قسمت تقسیم می کند. و از قسمت آخر شروع به حفظ کردن و تکرار می
کنند تا به قسمت اول برسند و در آخر کل جمله را حفظ میکنند. از قسمت آخر جمله شروع
به یادگیری می کنند زیرا مطالب مهم و جدید در قسمت آخر جمله گفته میشود.
Repetition drill
از
دانش آموزان خواسته میشود تا دیالوگ ها را بعد از معلم تکرار کنند.
Chain
drill
در
این روش زنجیروار از هم سوال می پرسند. ابتدا معلم از یکی از دانش آموزان سوال می
پرسد و همان دانش آموز جواب میدهد و از نفر کنار دستی خود سوال می پرسد و این کار
همین طوری ادامه پیدا می کند. این تمرین یک مکالمه کنترل شده است اگر چه محدود
است. همچنین به معلم این امکان را میدهد تا صحبت کردن هر دانش آموز را بررسی کند.
Single-slot
substitution drill
معلم یک خط از دیالوگ را می خواند سپس یک لغت و یا عبارت را به عنوان سر نخ به دانش آموزان میدهد و آن ها باید آن ها را در جای مناسب خود بکار ببرند. هدف این تمرین اینست که دانش آموزان بتوانند لغات را در قسمت مناسب خود بکار برند.
Multiple-slot substitution drill
این تمرین مانند تمرین قبلی است اما با این تفاوت که معلم لغت یا عبارتی را که به عنوان سر نخ میدهد در چند قسمت دیالوگ بکار میرود. همچنین باید بتوانند آن را طوری تغییر دهند که با جمله مطابقت داشته باشد مثلا از نظر مطابقت فاعل با فعل.
Transformation drill
معلم
نوع خاصی از جمله را به دانش آموزان میدهد؛ سپس از آنان میخواهد مثلا آن را به فرم
منفی تبدیل و یا سوالی تبدیل کنند و یا از حالت معلوم به مجهول تبدیل کنند.
Question
and answer drill
معلم سوالاتی از دانش آموزان می پرسد و آنان باید پاسخ دهند.
Use of minimal pairs
معلم از جفت های کمینه استفاده می کند؛ لغاتی که فقط در یک صدا با هم فرق دارند مثلا: ship, sheep.
در
ابتدا از آنان خواسته میشود تا تفاوت بین هر دو لغت را متوجه شوند و سپس هر دو را
تلفظ کنند.
Complete
the dialog
معلم لغاتی از متن را حذف میکند سپس از دانش آموزان میخواهد تا آن لغات را سر جای اصلی خود قرار دهند.
Grammar
game
این بازی ها طوری طراحی شده اند تا دانش آموزان نکات گرامری از متن یاد بگیرند.
این
روش توسط Caleb gating بوجود
آمد. که در آن معلم تا حد امکان نباید در کلاس صحبت کند اما یادگیرنده باید تشویق
شود تا به زبان مقصد صحبت کند. چارت های رنگی یکی از مواد آموزشی بکار رفته در این
روش است. فرضیه یادگیری
gattegno شامل موارد زیر است
۱.اگر
یادگیرنده به جای حفظ و تکرار کردن؛ از روشهای کشف و خلاقیت استفاده کند سریعتر و
بهتر یاد می گیرد.
.2یادگیری با استفاده از اشیا فیزیکی (مواد آموزشی)بهتر صورت می گیرد.
۳.یادگیری از طریق حل مسئله بهتر انجام میشود.
گزارش کلاسی
همین طور که ما سر جاهامون نشستیم؛ معلم تازه معرفی روش silent way به زبان پرتغالی رو تموم کرده. معلم به سمت جلوی کلاس قدم میزند و با یک نشانگر آهنی که داره به جدولی که بالای تخته آویزون هست اشاره می کنه. جدول پس زمینه ی مشکی داره و در هر ردیف مستطیل های کوچک وجود دارد؛ هر خونه رنگ متفاوتی داره که به این جدول رنگی صداها میگن. هر خونه نشاندهنده یکی از صداهای انگلیسی می باشند. این جدول دو قسمت داره در قسمت بالایی مصوت ها و در قسمت پایینی صامت ها هستند. معلم بدون این که چیزی بگه به هر کدوم از خونه های بالایی اشاره می کنه؛ همه جا سکوته. معلم الگو رو تکرار میکنه. برای بار سوم؛ همزمان که به اولین خونه اشاره میکنه میگه /a/. معلم کارشو ادامه میده و به چهار خونه ی رنگی دیگه اشاره می کنه. همین طور که داره به خونه ها اشاره میکنه چند تا از دانش آموزان صداهای /e/i/o/u/ رو تکرار میکنند. معلم به خونه ای که نشانگر صدای /e/ هست اشاره میکنه و بعد کف دستاشو به هم می چسبونه و شروع میکنه از هم جدا کردن و منظورش اینه که بچه ها باید این حرف رو موقع تلفظ بکشن. در حالیکه نشانگر رو حرکت میده میرسونه که مصوت e رو به ey تغییر بدن. به همین ترتیب در مورد iy/ow/uw. سپس معلم نشانگر رو به یکی از دخترا میده و اونم به اولین ردیف سفید اشاره میکنه. کلاس با جواب دادن به /a/ شروع میکنن. همین طوری که به سه تا خونه ی بعدی اشاره میکنه کلاس به درستی جواب میدن. اما اون دختر در پیدا کردن آخرین خونه دچار اشتباه میشه و بچه ها داد میزنن نه. یکی از پسرا میگه از سمت چپ باید بری و اون بالاخره آخرین خونه رو پیدا می کنه. معلم با حرکات خودش و گاهی با دادن آموزش به زبان پرتغالی به اونا یاد میده که مصوت ها رو تلفظ کنند و خودش مصوت ها رو تلفظ نمیکنه. بعد از اینکه مطمئن شد بچه ها تلفظ رو یاد گرفتند میره سراغ ردیف بعدی. بعد از آموزش ردیف دوم یکی از پسرا که اسمش pedro هست پای تخته آورده میشه و به کمک بچه ها تلفظ اسم خودش را در جدول پیدا میکنه. بعد سراغ یکی از دخترا به نام carolina میرن و همه با هم تلفظ اسم اونو تمرین میکنند و و در جدول پیدا میکنند. به عنوان فعالیت بعدی؛ اون از هشت تا از دانش آموزان میخواد که همراه اون کنار یک میز بزرگ بشینن که در جلوی کلاس قرار داره و بقیه کلاس پشت سر اونا قرار میگیرن. معلم یک دسته میله های چوبی آبی؛ سبز و صورتی رو در وسط میز قرار میده. اون به یکی از میله ها اشاره میکنه سپس به سه تا مستطیل رنگی موجود در جدول اشاره میکنه. بعضی از بچه ها سعی میکنند کلمه ی میله را تلفظ کنند سپس معلم به خونه ای که کلمه ی /a/ رو نشون میده اشاره میکنه. او به دهانش اشاره میکنه و به اونا نشون میده که فکش رو بالا میبره و دهانش رو میبنده و به اونا میخواد نشون بده که چطوری یک مصوت جدید رو تلفظ کنند و اونا هم //رو تلفظ میکنند بعد این کارو با میله ی سبز و صورتی انجام میدن. و هر جا که بچه ها مشکل داشتن معلم بدون حرف زدن و فقط با استفاده از حرکات به اونا تلفظ صحیح رو یاد میده. بعد همین کارو با هشت تا دیگه از دانش آموزان انجام میده سپس معلم چند تا میله میله ی شبز و آبی رو روی میز قرار میده. اون به میله ی آبی اشاره میکنه و به یکی از بچه ها میگه take a blue rod بعد معلم میگه and و به میله ی سبز اشاره میکنه و همون بچه میگه and take a green rod . معلم بهش اشاره میکنهکه باید جمله رو بصورت کامل بگه و اونم میگه take a blue rod and take a green rod بعد معلم بهش با حرکات میفهمونه که take دومی رو باید از تو جمله حذف کنه و اونم این دفعه میگه: take a blue rod and a green rod . بچه ها سر میزهاشون بر میگردن و معلم هم سذ جاش میره و به پرتغالی از بچه ها میپرسه که درس چطور بود و اونا هم هر کدوم نظراتشونو میگن.
این وبلاگ متعلق به کانون فرهنگی هنری بژیک می باشد و امید است پلی مناسب میان ما و مخاطبان بوده و مطالب آن مورد استفاده زبان آموزان و فراگیران گرامی واقع شود. با پیشنهادات و انتقادات خود با ما در ارتقاء کیفی سطح علمی فراگیران سهیم باشید.